...:::امتداد لحظه های ناب:::...

وبلاگ شخصی رسول رحیم نیا

...:::امتداد لحظه های ناب:::...

وبلاگ شخصی رسول رحیم نیا

تدریس.. .

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۰ ب.ظ

دیشب حدود ساعت 8:30 وحید بهم زنگ زده که فردا ساعت 9:30 صبح کلاس برات گذاشتم بیا تدریس!

چشمام 4 تا بود (عینک داشتم!) شد 8 تا که آقا تو الآن میگی که من فردا بیام تدریس من اصلا نیستم که بیام گفت یعنی چی گفتم بابا من بیرون شهرم و صبح تازه حرکت میکنم و معلوم نیست کی برسم گفت من کاری ندارم باید تا قبل از 12 خودت رو برسونی! منم چی بگم جز چشم!

خلاصه صبح ساعت 9:15 رسیدم و 9:30 رفتم سر قرار مورد نظر! دقیقا به بچه ها گفتم که من کلا در جریان نیستم داستان چیه و قراره چی رو تدریس کنم و تازه همین 15 دقیقه پیش رسیدم! خلاصه شروع کردن سوال پرسیدن و من هم جواب دادم از شیمی 2 بیشتر سوال داشتن و این جوری تقریبا یه مرور انجام شد از شیمی 2 و بعد تصمیم این شد که من براشون شیمی 3 رو شروع کنم و هر روز تقریبا انگار قراره باهاشون درش داشته باشم!

خیلی وقته که شیمی رو تدریس نکردم اما خوب کلا چون از همون اول خیلی دوستش داشتم خیلی بیشتر از بقیه درسا می فهمم و میتونم آموزش بدم!

الآنم دارم جزوه مناسب و خلاصه پیدا میکنم که براشون تدریس کنم و چون از سایت زیر استفاده کردم خواستم اینجا معرفیش کنم.



رومینگ ملی.. .

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۷ ق.ظ

چند وقتی که خونه بودم و تبلیغ رومینگ ملی رایتل رو میدیدم چون فقط میشنیدم اسمش رو و از درون مایه تبلیغ آگاه نبودم فکر میکردیم منظورش اینه که الآن دیگه هر استانی یه شهر حداقل وجود داره که رایتل آنتن دهی داشته باشه!!(کلا توجیح کردن یه موضوع برام راحته!)

دیشب امید و بعدش رضا گفتن نه بابا این اونجوری نیستا!

اومدم خونه و رفتم سایت رایتل و موضوع رو خوندم دیدم دمش گرم اومده با همراه اول و ایرانسل قرارداد بسته و اگه کسی از پوشش 3G رایتل خارج بشه و جایی بره که آنتن نداره میتونه از سیستم 2G همراه اول و ایرانسل استفاده کنه و در دسترس قرار بگیره! این یعنی تقریبا همه جای ایران الآن انتن دهی داره و بیشترین پوشش دهی رو داره! 

البته کیفیت ارائه خدمات مطابق سطح کیفیت خدمات اپراتور میزبانه و در نتیجه اینترنت در این منطقه مطابق ویژگی‌های اینترنت GPRS/EDGE (نسل دوم) هستش یه بحث دیگه هم هست اونم اینکه بر اساس تعرفه های عادی شبکه رایتل (خارج از بسته) هزینه ها محاسبه میشه. یعنی بسته ها فقط در پوشش دهی رایتل جواب میده. بله قبول امکانات کم شده اما از بی آنتنی خیلی بهتره.

اینجاست که باید گفت رایتل مچکریم!


تیم ملی نیاز به حمایت ملی داره.. .

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ب.ظ

عصبی میشم که این همه تلاش رو کسی نبینه و بگه آبرو ایران رو بردن!

بابا کمی منطقی نگاه کنین فوتبال ما کجا و فوتبال جهان کجا. ما خیلی بهتر از اونی که هستیم بودیم و این یعنی بچه ها مچکریم!

ما تا الآن که حداقل من به یاد دارم هیچ وقت حتی این احتمال واسه ما وجود نداشته که بخوایم صعود کنیم همین که ما تا بازی آخر امیدوار بودیم یعنی کلی. اون همه تیم بزرگ حذف شدن اونم تو بازی های دوم یعنی بازی سومشون کلا تشریفاتی بوده.

نتیجه تیم های آسیایی رو بررسی کنین ببینین چیکار کردن ما بهترین آسیا بودیم.

خیلی فشار داره واسم که طرف ندونه بازیکن چه پستی بازی میکنه بعد خیلی کارشناسانه تحلیل کنه! اونم نه از اواسط بازی از همون دقیقه اول که بازی شروع شده! اصولا طول میکشه تا بازیکنا خودشون رو پیدا کنن به نظر من باید 15 دقیقه اول بازیا رو در نظر نگرفت!

به جای حمایت از این تیم و نگاه به 3 بازی و درک این موضوع که عالی بودیم داریم بهش ضربه میزنیم. نمیگم خوشحالم باختیم خوب منم دوست داشتم صعود کنیم اما تیم ملی نیار به حمایت ملی هم داره و اصلا معنی نداره ما بخوایم بدلیل اینکه این دفعه خیلی بهتر از دفعه های قبل بودیم انتظار داشته باشیم قهرمان بشیم. قبلا بازی آخر ما تشریفاتی میشد همین که امسال نشد خودش یعنی پیشرفت و از این باید خوشحال بود. 

به نظر من واسه این تیم باید از جای برخواست و کلاه از سر برداشت.. .


تبلت دغدغه ای چند ماهه.. .

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۱ ب.ظ

کلا آدمی هستم که همیشه دوست دارم همراه با تکنولوژی باشم اما خوب جو گیر هم نمیشم که مثلا بخوام هزینه های میلیونی بکنم برای تجربه ی تکنولوژی ها، اصولا اون تکنولوژی مورد نیازم رو با توجه به نیازم تامین میکنم و هیچ وقت پول اضافه براش نمیدم یعنی حتی اگه مثلا پول هنگفتم بیاد دستم بازم اون چیزی رو میخورم که امکاناتش برام قابل قبول باشه و تنها چیزی که همیشه تو خرید هام برام مهمه اینه که چیزی که میخرم گرانتی داشته باشه. مثلا برای لپ تاپ سال 88 جوری انتخابم رو انجام دادم که هنوز که هنوره بنده خدا لپ تاپم داره جواب کارام رو میده و میتونه هنوز هم چند سالی کار کنه و انتخاب عالی ای بود اون زمان و جالبیش اینه که کارایی که من با این لپ تاپ کردم کسی تو تخیلاتش با لپ تاپ نمیکنه حالا یه بار اگه حسش بود چند تجربه رو برایتون میگم.

الآنم چند ماهی میشه که تصمیم گرفتم یه تبلت بگیرم واسه خودم چون دیگه حوصله ام نمیشه بشینم پشت لپ تاپ و PDF بخونم یه جورایی واسم سخته! 

خلاصه کنم چون داستان مربوط به چرایی خرید تبلت و اینجور چیزا نیست، داستان اینه که از وقتی تصمیم گرفتم تبلت بخرم فهمیدم چه همه کارای دیگه ای بودن که منتظر بودن من بخوام واسه یه چیزی پول پس انداز کنم (اصولا هیچ وقت پول زیاد پس انداز ندارم و همیشه در حال زندگی میکنم واسه همین بخوام چیزی بخرم باید چند وقتی صبر کنم تا بتونم پول پس انداز کنم!) تا حمله ور بشن و نذارن حسابم از یه حدی بیشتر موجودی داشته باشه!

از حساسیت تشدید شده چشمم به نور آفتاب که اجبار به خرید عینک آفتابی برام ایجاد کرد و بعدش درس دانشگاه که یه پروژه داشت و به منظور انجامش به دلیل کمبود وقت اجبارا به یه نفر مجبور شدم پول بدم که برام انجام بده.

برای اولین بار تو دوران تحصیلم بود که برای انجام پروژه پول میدادم! سابقه نداشت همیشه خودم تمام پروژه ها رو انجام میدادم!

بعدش که یکی از دوستان درخواست کرد که اگه پولی در چنته دارم جهت قرض بهش تقدیم کنم که نمودم!

البته خوب بعضی وقتا که دوباره به بررسی تبلت های موجود و اونهایی که کار منو راه میندازه و میپسندم میندازم میبینم که چه بهتر که نگرفتم چون گزینه بهتر با ظاهری مورد پسند تر اومده! البته این نکته هم باید بگم که این جوری که من دارم میبینم شاید در اندیشه این تبلت آخرش برم سربازی و بیام و هنوزم نخرمش!

آخرین تبلت که مورد بررسی قرار دادم و دیدم به کارم میاد و از ظاهرش هم خوشم اومد ASUS Fonepad 7 Dual SIM 2014 هستش که در زیر تصویرش رو میبینید. قصد کردم اگه بشه تا آخر رمضون بخرمش!


چه جاها که نرفتیم.. .

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۵ ب.ظ

صبح که بیدار شدم داشتم فکر می کردم که امروز چه کارم و کجا باید برم که یهو امید زنگ زد با صدایی خواب آلود گفت رسول بریم بیرون! گفتم آره حرکت کردی خبرم بده که منم آماده بشم!

کلا آدم پایه ای هستم و تو نه گفتن به خصوص دوستان ضعف دارم!

بعد از حدود 30 دقیقه اومد دنبالم و رفتیم که بریم بیرون دیگه! سوار ماشین شدم و گفتم برنامه چیه گفت فعلا بریم اسلامیه تا پنیر بگیریم! گفت رسول میدونی روزی 80 کیلو پنیر فقط می فروشه (کلا 90 درصد اوقاتی که با هم هستیم از پول و کار و درآمد حرف میزنیم! خوب سنمون وادار میکنه که نگرانیهایی در این مورد داشته باشیم.). گفتم کیلویی چند گفت 8 تومن! حساب سرانگشتیم کند کار کرد و گفت یعنی 640 تومن هر روز! دیگه بیشتر حساب سرانگشتی نکردم چون همین خیلی بود که بخوام ماهانه هم حساب کنم!

پنیر گرفتیم و برگشتیم رفتیم پنیر رو گذاشتیم خونشون. گفتم خوب دیگه کجا بریم یه لیست بلند بالا در آورد گفت اینا رو میخوایم! یکی یکی رفتیم تو مسیر خرید رو انجام دادیم از فروشگاه لوازم پزشکی گرفته تا مطب دکتر و قصابی تازه بعد هم رفتیم بیمه! عینک منم رفتیم دادیم که شیشه هاش رو عوض کنه (میگن شیشه یا عدسی هاش؟ هر چی میگن مهم نیست من میگم شیشه هاش) هر یک سال یه بار میرم چک میکنم نمره چشم و عینکم رو تا اگه مشکلی باشه اصلاح انجام بشه! (تنها کاری که واقعا با نظم و درست انجامش میدم همین یه کاره!) بعد هم رفتیم به یکی دیگر از دوستان ملحق شدیم و چند جای خاص رفتیم: دفتر مرکزی آب گرم!، ستاد تبلیغات اسلامی!، اداره آموزش و پرورش و اداره برق! پند جای دیگه هم تو برنامه بود که زمان متاسفانه اجازه نداد تا بریم سراغشون!

رئیس اداره برق به نسبت پستش و سنش اصلا همخونی نداشتن! تو نگاه اول تعجب کردم آخه قبلا پدر رضا دوست صمیمیم(مثل داداش بود واسم هنوزم البته دوست دارم باشه ها اما ...) حدود 6 سال پیش ریاست این اداره رو داشت و من زیاد رفت و آمد داشتم واسه همین اصلا انتظار دیدم یه آدم با این سن جوون رو نداشتم (البته همچین هم جوون نبود حداقل 35 رو داشت اما خوب به نسبت جوون بود) خیلی خوشحال شدم و گفتم دمشون گرم که همچین کسی رو گذاشتن آخه هم خوش برخورد بود هم این که خیلی انگار آدم کاری ای بود!


پ.ن:به یه نکته ی مهم هم پی بردم اونم اینکه ماشین تو آفتاب خیلی سریع داخلش تبدیل به محیط داخلی کوره یا فر روشن میشه به مثابه(درست و غلط املایی رو ببخشید و شاید هم اصلا واژه این جوری ای وجود نداره اما خوب من به گوشم خورده این واژه) همین عکس زیر!نمیدونم چرا دانشمندا کاری در این باره نمیکنن. 

بی عدالتی هست یا نیست.. .

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ
دیروز نمره یکی از درسام اومده بود نمره رو که دیدم کلا موندم که چه جور من این قدر کم شدم، آخه نمراتم رو می دونستم فقط یه پروژه رو نمره نداده بود که اصلا انتظار نداشتم با نمره اون این قدر کم بشه!
یکی از دوستان هم زنگ زد نمره اش رو گفت اصلا انتظار نداشتم اون نمره شده باشه!
متاسفانه تهران هم نیستم که بخوام برم پیش استاد تنها راه ممکن رو فرستادن ایمیل به استاد دیدم!
دیشب ایمیل فرستادم.
صبح با صدای گوشیم بیدار شدم یکی از همکلاسی ها که اونم با نمره اش مشکل داشت و ایمیل زده بود پیامک زد که استاد چی بهت گفت! گفتم مگه جواب داد! گفت آره!
دست و صورتم رو نشسته نشستم پای لپ تاپ تا ببینم چی گفته!
ایمیل رو باز کردم و خوندم یه جمله گفته بود که خیلی جالب بود اون جمله این بود:"درضمن نمره اضافه نیز در نظر گرفته شد که دیگر در نظر گرفته نمی شود".
این جمله یه چیز رو بهت میفهمه اونم این که دانشجو حق نداره از حقش هم دفاع کنه!
البته این جا اولین جایی نیست که با این جور چیزی روبرو میشم. دانشگاه قبلی هم این جور بود اما اونجا توجیحم این بود که حق داره این کار رو بکنه چون اگه این کار رو نکنه 120 نفر آدم ممکنه همه اعتراض کنن و دوباره استاد 120 برگه رو بررسی کنه اما اینجا نمی دونم چه جوری توجیح کنم! بابا کلا 6 نفر آدمیم و وقتی 4 نفر از 6 نفر معترض هستن یعنی یه جای کار استاد می لنگه دیگه!


بلاگ دات آی آر.. .

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۱ ب.ظ
با سیستم های وبلاگ نویسی زیادی کار کردم چون خیلی وقت هست که می نویسم اما واقعا بلاگ امکاناتش خیلی خوب و به اندازه و مفید هستش.
اگه هم کسی از زبان برنامه نویسی java و html چیزایی بدونه خیلی خوب می تونی شخصی سازی رو انجام بده.
خوشحالم که تصمیم آغاز دوباره نوشتنم رو با این سیستم وبلاگ نویسی انجام دادم.
شعار این سیستم وبلاگ نویسی عالیه به نظرم:"رسانه متخصصان و اهل قلم"

آغازی دوباره.. .

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۲ ب.ظ

سلام.

دوباره بعد از مدت ها اومدم تو دنیای وبلاگ نویسی.

بعد از آخرین وبلاگم به آدرس www.emtedad8.blogfa.com این بار اومدم ابنجا تا بنویسم.

خیلی وقت بود که دوست داشتم دوباره شروع کنم به نوشتن اما نمی شد یا شاید هم نمی خواستم.

اما می خواستم و نمی شد.

امیدوارم اینجا بتونم بنویسم و بمونم و باشم.. .